Google
WWW sararad
امام مهدی - انتظار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خردش را در اختیار گرفت، حکیم است . [امام علی علیه السلام]
3  انتظار  4

صفات امام (چهارشنبه 87/6/13 :: ساعت 4:35 عصر )
شناخت امام
عظمت مقام امامت، ایجاب می‌نماید، کسی که حائز آن می‌شود از بالاترین صفات کمالی برخوردار باشد زیرا امامت، جایگاه راهبری، هدایت و نیابت رسول اللّه(ص) است. به همین دلیل، دربارة کسی که به این مقام راه می‌یابد، ویژگی‌های ممتازی بیان شده است و لذا هر کس در پی کسب شناخت امام باشد، ناگزیر از جست‌وجوی این ویژگی‌هاست و هرکس واجد آن باشد، امام خواهد بود و در غیر این صورت، نه.

در کتاب امام مهدی(ع)؛ ردّی بر مدعیان امامت آمده است:
«... پس میان ایشان و برادران، پسرعموها و همة خویشاوندانشان تمایزی آشکار قرار داده شده که به واسطة آن حجت ‌‍[خدا] از احتجاج‌شدگان و امام از مأموم بازشناخته می‌‌شود. از جمله اینکه آنان را در برابر گناهان عصمت بخشیده، از عیب‌ها به دور، از آلودگی‌ها پاک، و از شبهات عاری ساخته و ایشان را نگاهبانان علم‌اش، امانتداران حکمت‌اش و جایگاه سرّش قرار داده و به وسیلة برهان‌ها حمایت‌شان نموده است. در حالی که اگر چنین نبود، همة مردم با هم یکسان بودند و هر کسی می‌‌توانست مدّعی امر خدا باشد»1.

اکنون، در ادامه متونی را که ویژگی‌های جامع امامت را بیان کرده مرور می‌کنیم و سرانجام به دو ویژگی ممتاز عصمت و علم خواهیم پرداخت.

صفات امام
حضرت امیرالمؤمنین، امام علی(ع) در روایتی می‌فرمایند:

امامی که شایستة مقام امامت باشد، نشانه‌هایی دارد: از جمله اینکه، اول، می‌داند که معصوم از گناه کوچک و بزرگ آن بوده، نیازمند پرسش نشده، در پاسخ‌گویی به خطا نرفته، سهو و فراموشی نداشته، و به چیزی از امور دنیا سرگرم نمی‌شود. دوم، عالم‌ترین انسان‌ها نسبت به حلال و حرام، اجرای احکام، و امر و نهی خداوند و همة آنچه انسان‌ها به خدا نیاز دارند می‌باشد، مردم نیازمند اویند و او از آنان بی‌نیاز. سوم، می‌باید که شجاع‌ترین انسان‌ها باشد، زیرا او گروه (محور) مؤمنان است که به سوی او بازمی‌گردند، اگر از فرط خستگی و کندی شکست یابد، همة انسان‌ها به سبب شکست او، متلاشی شوند. چهارم، می‌باید سخی‌ترین انسان‌ها باشد، هر چند همة اهل زمین بخل ورزند؛ چون اگر حرص و آز بر او مستولی شود، نسبت به اموال مسلمین که تحت اختیار اوست آزمندانه عمل خواهد کرد. پنجم، عصمت از جملة گناهان، که به وسیلة آن از پیروان که غیر معصوم‌اند ممتاز شده، زیرا اگر معصوم نبود، از ورود به هلاکت‌گاه‌های گناهان کشنده و شهوت‌ها و لذات نفسانی، که مردم در آن واقع می‌شوند، ایمن نبود»2.

در روایتی از حضرت امام رضا(ع) در پاسخ به این سؤال که:
از چه طریقی ادعای امامت از کسی که مدعی آن است، پذیرفته می‌شود، فرمودند: «از طریق نصّ و نشانه». سؤال شد: نشانة امام چیست؟ فرمودند:
علم و مستجاب الدعوه بودن3.

حضرت امام صادق(ع) نیز فرمودند:
ده خصلت، از ویژگی‌های امام است: عصمت، نصوص، و اینکه عالم‌ترین مردمان، پرهیزکارترین‌شان نسبت به خدا، آگاه‌ترینشان نسبت به کتاب خدا، جانشین و وصیّ معروف و آشکار (امام پیشین)، و دارای معجزه و نشانه است. دیده‌اش به خواب می‌رود ولی قلبش نمی‌خوابد، سایه ندارد و از پشت سرش مانند پیشِ رویش می‌بیند4.

تردیدی نیست که این‌ موارد و دیگر ویژگی‌ها بر امامان دوازده گانه(ع) پس از رسول‌الله(ص) منطبق است.
رسول خدا(ص) در روایتی چنین فرمودند:
«خداوند عزوجل به ما، ده خصلت اختصاص داده که آنها را به احدی قبل از ما عطا نفرموده بود و در احدی غیر از ما وجود ندارد: حکم (فرمان الهی)، حلم، علم، نبوت، جوان‌مردی، شجاعت، میانه‌روی، راستی، پاکی و پاک‌کنندگی، و عفت فقط در ما وجود دارد. و ما کلمة پرهیزکاری، راه هدایت، والاترین نمونه، بزرگ‌ترین دلیل، محکم‌ترین دست‌آویز، و ریسمان نیرومندیم. ما کسانی هستیم که خداوند به مودت ما امر فرموده است.

فماذا بعد الحقّ إلاّ الضّلال فأنّی تصرفون؛5
و بعد از حقیقت، جز گمراهی چیست؟ پس چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوید؟»6

از امام امیرالمؤمنین(ع) نیز روایت شده که فرمودند: «ما اهل بیت، درخت نبوت، جایگاه رسالت، مورد آمدو شد ملائکه، خانة رحمت و معدن علم‌ایم»7.

در خطبة امام زین‌العابدین(ع) در مجلس یزید، آن حضرت فرمودند:
شش ویژگی به ما عطا شده و در هفت ویژگی از دیگران برتری یافته‌ایم: علم، حلم، جوانمردی، فصاحت، شجاعت، و محبت در قلب‌ها به ما عطا شد. و برتری یافتیم به اینکه: پیامبر برگزیدة خدا حضرت محمد(ص) از ماست، صدّیق از ماست، طیّار از ماست، اسدالله و اسدالرسول از ماست، و سرور زنان جهانیان حضرت فاطمة بتول (سلام الله علیه) از ماست، و دو فرزند این امت و دو سرور جوانان اهل بهشت از مایند8.

این صفات کمالیه در هر یک از امامان(ع) به یک میزان قرار دارد، هر چند در بعضی از ایشان، چند صفت بارزتر از سایر آنهاست، و این به دلیل وجود اسباب و ظروف زمانی و مکانی است.

از حضرت صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «ما در امر (امامت)، فهم، و حلال و حرام در یک مسیر قرار داریم، اما رسول خدا و حضرت علی (علیهما السلام) از فضایل ممتازی برخوردارند»9.

علامه سید محسن امین دربارة فضایل امامان(ع) می‌نویسد:
مناقبی که ما برای هر یک از امامان(ع) بیان کردیم، با مناقب امام دیگر تفاوت دارد. البته معنای این سخن آن نیست که منقبتی که ویژة یکی از امامان(ع) است در وصف امام دیگر صادق نباشد، زیرا هر یک از ایشان در همة مناقب و فضایل مشترک بوده، و نور و سرشت و احدی دارند و کامل‌ترین اهل زمان خویش در همة صفات والا و برتراند. اما به دلیل اینکه شرایط و مقتضیات زمان متفاوت است، ظهور آن ویژگی‌ها نیز تفاوت می‌کند. به عنوان مثال، ظهور صفت شجاعت در امیرالمؤمنین و فرزند آن حضرت، امام حسین(ع)، مانند ظهور آن در بقیة ائمه(ع) نیست زیرا شجاعت امام علی(ع) از طریق جهاد به همراه رسول اعظم(ص) و نبرد با ناکثین، مارقین و قاسطین در ایام حکومت‌شان و شجاعت امام حسین(ع) در واقعة کربلا که در آن به ایستادگی در برابر ظالمان امر نمود، ظهور یافت. ولی آثار شجاعت سایر ائمه(ع) به صورت آشکار بروز و ظهور نیافت زیرا ایشان مأمور به صبر و مدارا بودند و همگان بر این امر متفق‌اند که آنان شجاع‌ترین مردم زمان خود بوده‌اند. همچنین آثار علم در حضرات باقر و صادق(ع) بیش از سایر امامان(ع)، به دلیل از بین رفتن شرایط خفقان، ظهور یافت. زیرا این دو امام همام، در پایان حکومت رو به اضمحلال اموی و ابتدای حکومت نوپای عباسی می‌زیستند و همگان متفق‌اند که عالم‌ترین افراد زمان خود بودند. لذا آثار کرم و سخاوت، کثرت صدقات و آزاد کردن بندگان در ایشان بارزتر از سایر امامان(ع) است، که ممکن است دلیل آن بسط ید این‌دو امام یا فزونی تعداد نیازمندان در سرزمین ایشان باشد. علاوه بر این عبادت این امامان(ع) نیز بارزتر و آشکارتر از سایران بوده است، بنابر برخی از موجبات و متقضیات همچون، اندک بودن اطلاع مردم از حالات دیگر امامان، یا کوتاه بودن حیات دنیوی آنان و نظایر این دلایل در حالی که همگی عابدترین افراد دوران خود بوده‌اند.

یا اینکه آثار حلم و بردباری در بعضی از ایشان آشکارتر از دیگران بوده، به دلیل فراوانی ابتلاءات و انواع آزار و اذیت‌ها نسبت به آنان که موجب بروز حلم انسان حلیم می‌شود، در حالی که همه ایشان حلیم‌ترین افراد زمان خود بوده‌اند. و همچنین دیگر مقتضیات و ویژگی‌ها»10.

و جهانیان به وجود صفات کمالیه در ائمه اطهار(ع) گواهی داده، و حتی دشمنانشان آن را تأیید کرده‌اند. « الفضل ما شهدت به الأعداء؛ فضیلت و برتری آن است که مخالفان و دشمنان نیز به آن گواهی دهند». هرچند تلاش‌های فراوانی از سوی دشمنانشان صورت گرفت تا به ویژگی ناشایستی در وجود ایشان دست یابند اما نتوانستند. به منظور آگاهی از شهادت دشمنان بر فضایل اهل بیت(ع) می‌توان به کتاب‌های تاریخ و سیره مراجعه کرد که مملو از آنهاست.


¤ نویسنده:


سیمای ظاهری امام مهدی‏(ع (چهارشنبه 87/6/13 :: ساعت 4:19 عصر )
 حضرت رضا(ع) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانه‏های قائم شما هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید: نشانه‏اش این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.


نویسنده ارجمند کتاب مکیال المکارم، در بخش چهارم کتاب خود، جمال و زیبایی حضرت مهدی‏(ع) را یکی از ویژگی‏های آن حضرت می‏شمرد و می‏نویسد:

 بدان که مولای ما حضرت صاحب‏الزمان‏(ع)، زیباترین و خوش صورت‏ترین مردم است؛ زیرا شبیه‏ترین مردم به پیامبر اکرم‏(ص) است.1

 از بررسی روایات و مطالعه حکایت‏های نیک‏بختانی که توفیق زیارت آن امام را یافته‏اند، برمی‏آید که قامت و رخسار نازنین امام عصر(ع) در کمال زیبایی و اعتدال بوده و سیمای مبارکش، دل‏ربا و خیره‏کننده است.

 همین قامت رعنا و رخسار دل‏ربا موجب شده است هزاران عاشق دل‏سوخته در آغاز هر صبح با زاری و التماس از خدای خود چنین بخواهند:

 خداوندا! آن چهره زیبا و جمال دل‏آرا را به من بنمای و چشمان مرا با یک نظر به او روشنایی بخش.2

 از آنجا که آشنایی بیشتر با صفات و خصال یوسف زهرا، حضرت مهدی‏(ع) راهی برای شناخت مدعیان دروغین به شمار می‏آید و افزون بر این می‏تواند موجب انس و ارتباط شیعیان با آن عزیز غایب از نظر باشد، با بهره‏گیری از کلمات معصومان‏(ع) و حکایت‏های نقل شده از تشرّف یافتگان، به بررسی این موضوع می‏پردازیم. باشد تا به مصداق «وصف العیش نصف العیش»، ما هم از آن جمال دل‏آرا بهره‏مند شویم.

روایات فراوانی در توصیف جمال دل‏آرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی‏(ع) وارد شده است که در مجموع آنها را به دو بخش می‏توان تقسیم کرد:

الف) روایاتی که به توصیف کلی سیرت و صورت آن حضرت، بسنده و از ایشان به عنوان شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(ص) یاد کرده‏اند که از آن جمله به روایات زیر می‏توان اشاره کرد:

 1. از «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام فرمود:
مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه‏ترین مردم به من است.3

 2. «احمد بن اسحاق بن سعد قمی» می‏گوید: از امام حسن عسکری‏(ع) شنیدم که می‏فرمود:

سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(ص) است.4

 با توجه به این روایات، همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی‏(ع) نیز می‏توان نسبت داد. روایاتی که به توصیف ویژگی‏های ظاهری پیامبر اکرم‏(ص) پرداخته‏اند، فراوانند. در اینجا به یکی از آنها اشاره می‏کنیم. در روایتی که از امام محمد باقر(ع) نقل شده، ویژگی‏های ظاهری پیامبر خاتم چنین توصیف شده است:

 رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه‏اش بزرگ بود. چون به کسی روی می‏کرد، به خاطر مهربانی شدیدی که داشت، با همه بدن به جانب او توجه می‏کرد. یک رشته موی از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار که میانه صفحه نقره خالص، خطی کشیده شده باشد. گردن و شانه‏هایش مانند گلاب‏پاش سیمین بود. بینی کشیده‏ای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی‏داشت که گویا به سرازیری فرود می‏آید. باری، نه قبل و نه پس از پیامبر خدا کسی مثل او دیده نشده است.5

 ب) روایاتی که خصال و سیمای امام مهدی‏(ع) را به تفصیل بیان کرده و ویژگی‏های آن حضرت را یک به یک برشمرده‏اند. برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده، به شرح زیر است:

 1. پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام مهدی(ع) را شبیه خود معرفی کرده، در توصیف او می‏فرماید:

 پدر و مادرم به فدای او که هم نام من، شبیه من و شبیه موسی، زاده عمران است. بر [بدن] او نوارهایی [جامه‏هایی] از نور است که از شعاع قدس است.6

 2. آن حضرت در روایت دیگری در توصیف چهره فرزندش، امام مهدی‏(ع) می‏فرماید:
مهدی از فرزندان من است. چهرة او مانند چهره ماه درخشنده است.7

 3. پیامبر اعظم‏(ص) در روایتی پیشانی و بینی امام مهدی‏(ع) را این‏گونه توصیف می‏کند:
 مهدی از من است، پیشانی گشاده و بینی کشیده دارد.8

 4. در روایت دیگری از پیامبر خاتم‏(ص) نقل شده، رنگ چهره و اندام امام مهدی‏(ص) چنین توصیف شده است:
مهدی مردی از فرزندان من است. رنگ [چهره] او رنگ عربی9 و اندام او اندام اسرائیلی10 است. بر گونة راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.11

 5. با توجه به همه ویژگی‏های یادشده است که پیامبر اسلام‏(ص) در وصف امام مهدی‏(ع) می‏فرماید:
 مهدی، طاووس اهل بهشت است.12

 6. امام باقر(ع) از پدرش و جدش روایت می‏کند که روزی امام علی‏(ع) در حالی که بالای منبر بود، فرمود:
از فرزندان من در آخرالزمان، مردی ظهور می‏کند که رنگ [صورتش] سفید متمایل به سرخی و سینه‏اش فراخ و ران‏هایش ستبر و شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی، به رنگ پوستش و دیگری، مشابه خال پیامبر اکرم‏(ص).13

 7. امام رضا(ع) نیز در بیان صفات و ویژگی‏های امام عصر(ع) می‏فرماید:
قائم کسی است که در سن پیرمردان و با چهرة جوانان قیام کند و نیرومند باشد تا بدانجا که اگر دستش را به سوی بزرگ‏ترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای برکند و اگر بین کوه‏ها فریاد برآورد، صخره‏های آن فروپاشد.14

8. حضرت رضا(ع) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانه‏های قائم شما هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید:
نشانه‏اش این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.15

 9. «علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی» که بیست مرتبه به شوق دیدار مولایش ـ امام مهدی(ع)  ـ به حج مشرف شد و سرانجام به آرزوی خود دست یافت، در گزارش دیدار خود، آن حضرت را این گونه توصیف می‌کند.

او میانه بالابود،  نه بسیار بلند قد و نه بسیار کوتاه قد. صورتی گرد، سینه‏ای فراخ، پیشانی سفید و ابروانی به هم پیوسته داشت. بر گونه راست او خالی بود؛ چون دانه مشک که بر قطعه عنبر ساییده باشد.16

10. «ابراهیم بن مهزیار» نیز که به شرف ملاقات امام مهدی‏(ع) رسیده است، در بیان خصال آن امام می‏گوید:
 او جوانی نورس و نورانی و سپید پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونه‏ها و بینی کشیده و قامتی بلند و نیکو چون شاخه سرو. گویا پیشانی‏اش ستاره‏ای درخشان بود و برگونه راستش، خالی بود که مانند مشک و عنبر بر صفحه‏ای نقره‏ای می‏درخشید. بر سرش، گیسوانی پرپشت و سیاه و افشان بود که روی گوشش را پوشانده بود. سیمایی داشت که هیچ چشمی برازنده‏تر و زیباتر و با طمأنینه‏تر و باحیاتر از آن ندیده است.17

¤ نویسنده:


سیره حکومتی امام زمان (عج) (یکشنبه 87/6/10 :: ساعت 4:57 عصر )
دوران پس از ظهور حضرت مهدى (عج) بدون شک، والاترین و شکوفاترین و ارج مندترین، فصل تاریخ انسانیت است. آن دوران، دورانى است که وعده هاى خداوند درباره ى خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان، عملى مى گردد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه ى شکوه مندترین جلوه هاى عبادت پروردگار مى شود. در احادیث مختلف، گوشه هایى از عظمت آن دوران به تصویر کشیده شده است. ما، با استفاده از این احادیث، برخى از کارهایى را که امام زمان (عج) براى ایجاد جامعه اى متکامل و ایده ال، انجام مى دهند، اشاره مى کنیم:


1 - حاکمیت اسلام در سراسر هستى


بعد از ظهور امام زمان(علیه السلام) عدّه اى علیه آن حضرت وارد جنگ مى شوند و سعى خواهند کرد تا از تشکیل حکومت عدل الهى بر روى زمین ـ که وعده ى آن، از سوى انبیا و امامان(علیهم السلام) داده شده است ـ جلوگیرى کنند. امام(علیه السلام) ابتدا، آنان را به راه حق دعوت خواهد کرد و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار مى شود و هرگونه فساد و کژى را نابود خواهد کرد.

امام باقر(علیه السلام) در تفسیر آیه ى (وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ);(1) مى فرماید: تأویل این آیه، هنوز نیامده است... پس زمانى که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته مى شوند، مگر موحّد شوند و شرکى باقى نماند.(2) و در حدیث دیگرى مى فرماید: با مشرکان جنگ مى کنند تا این که موحّد شوند و شریکى براى خدا قرار ندهند. چنان (امنیتى حاصل) مى شود که پیر زن کهنسال، از مشرق به مغرب مى رود، بدون آن که کسى جلوى او را بگیرد.(3)

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: إذا قام القائم لایبقى أرض إلّا نودى فیها شهاده أنْ لا إله إلّا الله و أنّ محمّداً رسول الله;(4) زمانى که قائم(علیه السلام) قیام کند، هیچ سرزمینى نمى ماند، مگر این که نداى شهادتین (لا إله إلّا الله و محمّد رسول الله) در آن طنین اندازد.



2 - احیاى قرآن و معارف قرآنى

امیرالمؤمنین(علیه السلام) با اشاره به قیام حضرت مهدى (عج) مى فرماید: کأنّی أنظر الى شیعتنا بمسجد الکوفه و قد ضربوا الفساطیط یعلّمون الناس القرآن کما اُنزل;(5) گویا شیعیان ما اهل بیت(علیه السلام) را مى بینم که در مسجد کوفه گرد آمده اند و خیمه هایى برافراشته اند و در آن ها قرآن را آن چنان که نازل شده است، به مردم یاد مى دهند. بنابراین، محور حرکت نهضت جهانى امام مهدى، قرآن است و آن حضرت با تعلیم قرآن، آن را سرمشق زندگى انسان ها قرار خواهند داد. حضرت على(علیه السلام) در بیان احوال زمان ظهور امام مهدى (عج) مى فرماید: (امام مهدى) هواى نفس را به هدایت و رستگارى برمى گرداند، زمانى که مردم هدایت را به هواى نفس تبدیل کرده باشند، و رأى را به قرآن برمى گرداند، زمانى که مردم قرآن را به رأى و اندیشه مبدل کرده باشند.(6)


3 - گسترش عدالت و رفع ستم


مهم ترین شاخص قیام امام مهدى (عج) که تقریباً در اکثر روایات مربوط به آن حضرت ذکر شده است، ریشه کن ساختن ظلم و ستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتى است، به گونه اى که مى توان ادعا کرد که جمله ى «یملأ الأرضَ قسطاً وعدلا کما ملئت ظلماً و جوراً» که در اکثر احادیث ذکر شده، هم تواتر لفظى دارد و هم تواتر معنوى. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) مى فرماید: قیامت بر پا نمى شود، مگر این که مردى از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود.(7)


4 - گرایش دوباره به اسلام حقیقى


بعد از وفات پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلّم) و واقعه ى سقیفه بنى ساعده، خلفا سعى کردند با منع نقل و تدوین احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) از روشن شدن جایگاه اهل بیت(علیه السلام) ـ که به عنوان مفسران دین اسلام و ثقل اصغر نقش هدایت جامعه را داشتند ـ جلوگیرى کنند و همین امر موجب شد تا انحرافات و گمراهى هایى که دامن گیر سایر ادیان شده بود، در میان مسلمانان نیز شیوع یابد و برخى عناصر یهودى و مسیحى، با کمک دستگاه خلافت، اسلام را مطابق سلیقه ى خود و مناسب با منافع حاکمان توجیه و تفسیر کنند و موجب جدایى هر چه بیش تر مردم از اهل بیت(علیهم السلام) شوند. افرادى مانند تمیم دارى، وهب بن منبه، کعب الاحبار، ابوهریره، عروة بین زبیر، عبدالله بن عمر، ... با تفسیرهایى که بیش تر با هواهاى نفسانى و خواسته هاى حاکمان مطابقت داشت از همان آغاز، موجب بروز برخى انحرافات و بعدها ایجاد فرقه هاى کلامى در زمان هاى بعد و... شدند و مردم را از چشمه ى علم اهل بیت(علیه السلام) محروم ساختند. به همین دلیل، آن گاه که امام زمان(علیه السلام) قیام مى کند، به پیراستن دین اسلام از انحرافات و پیرایه هایى خواهد پرداخت که از سوى منحرفان بر دین اسلام تحمیل شده است و مردم را به اسلامى که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) آن را ابلاغ کرده بود، دعوت خواهد کرد. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: زمانى که حضرت قائم(علیه السلام) قیام مى کند، مردم را مجدداً به اسلام فرا مى خواند و به امرى هدایت مى کند که فراموش شد و جمهور از آن منحرف شده اند...(8)


5 - فراوان شدن نعمت هاى دنیوى


یکى از مطالب مهم که در احادیث مربوط به امام زمان (عج) بر آن تأکید شده است، وفور نعمت هاى مادّى در زمان حکومت امام مهدى(علیه السلام) است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم)مى فرماید: ... یظهر الله له کنوز الأرض و معادنها; خداوند، گنج هاى زمین و معادن آن را براى امام مهدى (عج) ظاهر خواهد کرد.(9) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) نقل شده که فرمود: ...هنگامى که قائم ما قیام کند، آسمان، باران خود را فرو خواهد ریخت و زمین، گیاهان خود را خواهد رویانید... به گونه اى که زن، میان عراق و شام راه خواهد رفت و همه جا بر روى گیاه پا خواهد گذاشت... .(10)


6 - عمران و آبادى

امام زمان(علیه السلام) علاوه بر هدایت دینى، اجتماعى، سیاسى، به امور دنیوى نیز رسیدگى مى کند و به عمران و آبادى شهرها و روستاها خواهد پرداخت. امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: فلا یبقى فی الأرض خراب الّا عُمَّر;(11) بر روى زمین، هیچ خرابى نخواهد بود، مگر این که آباد خواهد شد. مفضّل از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: هنگامى که قائم آل محمد(علیهم السلام) قیام کند، در پشت کوفه، مسجدى بنا خواهد کرد که هزار در دارد و خانه هاى کوفه به نهر کربلا متصل خواهد شد.(12) در حدیث دیگرى نقل شده که امام مهدى(علیه السلام)راه ها را وسیع مى کند، آب هاى ناودان ها و فاضلاب ها را که به راه هاى عمومى مى ریزد، قطع مى کند و چیزهایى را موجب راه بندان مى شوند، رفع مى کند. خلاصه، امور شهرى را سامان خواهد داد.(13)


7 - تکامل علمى و عقلى مردم


امام مهدى (عج) با نهضت خود، درهاى رحمت را باز مى کند و موجب تکامل علوم و صنایع خواهد شد و علوم، چنان رشد و گسترش خواهد یافت که همه شگفت زده خواهند شد. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: علم، بیست و هفت حرف است. تمام آن چه انبیا آورده اند، دو حرف است و مردم، تا امروز، بیش از آن دو حرف نمى شناسند. هنگامى که قائم ما(علیه السلام)قیام کند، بیست و پنج حرف را مى آورد و بین مردم توسعه خواهد داد و به دو حرف قبلى اضافه خواهد کرد تا بیست و هفت حرف کامل شود.(14)

این حدیث، نشانه ى سرعت و شتاب زدگى و گسترش و توسعه ى علوم در میان مردم است که به دست امام مهدى (عج) صورت خواهد گرفت، به گونه اى که در مدّت حکومت آن حضرت، مردم، بیش از دَه برابر آن چه را از زمان خلقت تا زمان قیام آن حضرت از علم به دست آورده بودند، به دست خواهند آورد.

در روایت دیگرى امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: هنگامى که قائم ما قیام کند، دست خود را بر روى سر بندگان خواهد گذاشت و بدین وسیله، عقل هاى آنان جمع مى شود و اخلاقشان کامل مى شود.(15) از مجموع احادیث، استنباط مى شود که براى انسان، در دوره ى حکومت امام مهدى (عج) تمام ایده آل ها و آرزوهاى حقّى که دارد و ممکن است که بر آن ها دست بیازد، تحقّق خواهد یافت و از نظر علمى، اخلاقى، اقتصادى، امنیتى، ... به کمال مطلوب خود، خواهد رسید.


¤ نویسنده:


حضرت مهدی در آیات قرآن (یکشنبه 87/6/10 :: ساعت 4:24 عصر )

در قرآن، آیات بسیارى وجود دارد که به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است.

در کتاب شریف «المحجّة فى ما نزل فى القائم الحجّة(علیه السلام)» که توسط محدث بزرگوار، مرحوم سید هاشم بحرانى و با بهره گیرى از دهها جلد کتب تفسیر و حدیث، تألیف گردیده، مجموعاً (132) آیه از آیات کریمه قرآن ذکر شده که در ذیل هر کدام یک یا چند روایت در تبیین کیفیت ارتباط آیه با آن حضرت(علیه السلام)، نقل شده است.

در اینجا به ذکر چند روایت در این مورد، بسنده مى کنیم:

1 ـ امام صادق (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدّین کلّه و لو کره المشرکون»(1) فرمود:

«به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده است و تا زمان قیام قائم (علیه السلام) نیز نازل نخواهد شد. پس زمانى که قائم (علیه السلام)به پا خیزد، هیچ کافر و مشرکى نمى ماند مگر آنکه خروج او را ناخوشایند مى شمارد.»(2)

2 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره آیه شریفه «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقاً» (3) فرمود:

«زمانى که قائم(علیه السلام) قیام نماید، دولت باطل از بین خواهد رفت.»(4)

3 ـ امام صادق (علیه السلام) در بیان معناى آیه کریمه «و لقد کتبنا فى الزبور من بعدالذکر أن الأرض یرثها عبادى الصّالحون»(5) فرمود:

«تمام کتب آسمانى، ذکر خداست، و بندگان شایسته خدا که وارثان زمین هستند، حضرت قائم(علیه السلام) و یاران او مى باشند.» (6)

4 ـ امام باقر (علیه السلام) در باره قول خداى عزّوجلّ: «الذین إن مکّنّاهم فى الأرض اقاموا الصلوة و آتوا الزکاة...»(7) فرمود:

«این آیه درحق آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) است در حق حضرت مهدى(علیه السلام)و یاران او که خداوند شرق و غرب زمین را تحت سلطه آنان قرار مى دهد و به وسیله آنان دین را پیروز گردانده و بدعتها و باطلها را مى میراند.»(8)

5 ـ امام سجاد(علیه السلام) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً» (9) فرمود:

«به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد.»(10)

6 ـ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «آیه «أمّن یجیب المظطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الأرض»(11) درباره قائم از آل محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. به خدا سوگند، او همان مضطرّ درمانده اى است که چون در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارد و فرج خویش از خدا بخواهد، خداوند دعایش را اجابت کند و بدیها را برطرف سازد و او را در زمین خلیفه قرار دهد.»(12)


¤ نویسنده:



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[ Atom ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 6654
 

»» درباره خودم
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» لوگوی خودم
 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» آهنگ وبلاگ